MAMA SAID


وقتی جوان بودم مادرم مرا به خوبی درک کرد
گفت:زندگی تو مثل کتابی است باز
قبل از اینکه به پایان برسد آن را نبند
او می گفت:همیشه درخشان ترین شعله ها زودتر می سوزند
قلب پسر به مادرش تعلق دارد اما می دانم که باید راه خود را بیابم

مادر بگذار قلبم آزاد شود بگذار پسرت رها گردد
مادر بگذار پسرت آزاد باشد بگذار پسرت رها باشد

ای طغیانگر تو را می شناسم
زمانی که خون وحشی در رگهایم جاری بود آنها دور گردنم را با طناب بستند
طوری که آثارش هنوز باقی است
در نوجوانی خانه را ترک کردم و تمام چیزهایی که شنیدم دروغ بود
هیچ وقت برای بخشش التماس نکردم زیرا آنچه فکرش را می کردم رخ داد

مادر بگذار قلبم آزاد شود بگذار پسرت رها گردد
مادر بگذار پسرت آزاد باشد بگذار پسرت رها باشد

هیچ وقت از تو تقاضا نکردم
هیچ وقت نیز نبخشیدم
اما همیشه دست خالیت را می دیدم که می تواستم تنها به گور ببرم
پس بگذار همچنان این قلب بتپد

مادر اکنون به خانه می آیم ولی آن نیستم که آرزویش را داشتی
اما عشق مادر همانطور که می گویند کمک کرد تا بایستم
من عشق تو را بسان هدیه ای گرفتم نه فقط یک حرف خشک و خالی
آغوشت را برای خوش آمد گویی می خواهم اما آنچه می بینم سنگی سرد است

مادر بگذار قلبم آزاد شود بگذار پسرت رها گردد
مادر بگذار پسرت آزاد باشد بگذار پسرت رها باشد

هیچ وقت از تو تقاضا نکردم
هیچ وقت نیز نبخشیدم
اما همیشه دست خالیت را می دیدم که می تواستم تنها به گور ببرم
پس بگذار همچنان این قلب بتپد

Mama said lyrics

2 comments:

AmiN

سلام. مامان گفت؟!
اين ماماسِد رو خيلی دوست دارم. گرچه .ويدئوش يه کم ضدحاله!!!
راستی پدی، من درست فکر می‌کنم که فکر می‌کنم اين آهنگ کانتری‌يه؟ کانتری هست؟

pedram

are country hast.
albate ahangaye country theme shad bishtar daran.
in kamtar dare vali countrye.