استخوان بندی یک قتل




به اعتقاد والتر بنیامین آثار هنری هیچ گاه به میانجی گفتار،همرسانی،سنت،آکادمی یا تبلیغات رسانه‌ای ما را به خود فرا نمی خوانند;بلکه همواره به واسطه‌ی تصادف جادویی و در هیئت هدیه‌ای غیبی به دست همان کسی می رسند که باید برسند.
اما در مقام نقد باید گفت همان طور که مارکس اصل حفاظت محیط زیست را به جبر نادانی زمان خود به زاویه‌ی فراموشی سپرد، بنیامین نیز از سر نداشتن کوچکترین تصوری از قرن انفجار اطلاعات ،تحلیلی ارائه داده ،که در عصر ما به کاریکاتوری بیش نمی ماند.
در مورد اثر تبلیغات رسانه‌ای در فراخوانی به محصولات هنری به نظر می رسد از چشم هیچ ناظر آگاهی دور نخواهد ماند که رو آوری و اقبال به آثار هنری بدون این فراخوان در عصر امروز نا ممکن خواهد بود.
نمونه هایی از این دست در جهان سرمایه محور امروزفراوانند ، نمونه هایی که تنها به مدد تبلیغات رسانه های سرمایه داری به عنوان پیشروان ادب و هنر مطرح اند و نه به سبب توانایی استثنایی پدیدآورندگانشان نمونه هایی مثل سری کتاب های هری پاتر یا سری فیلم های جیمز باند یا آهنگ های بلک اید پیس.

در میان نباید از طبع پایین مخاطبان نیز نباید گذشت که صاحبان سخن را بر سر وجد می آورند।

به نظر می رسد در جهان امروز چیزی مهم تر از این وجود ندارد که لیندسی لوهان به جرم رانندگی در حالت مستی، جریمه خواهد شد یا به زندان خواهد رفت ،یا اینکه مهمترین اطلاعات عمومی هر فرد باید این باشد که بداند کیت وینسلت و شوهرش در یک بیمارستان متولد شده اند.
آری والتر عزیز در عصر ما رسانه هایی وجود دارند که تعیین می کنند چه هدیه غیبی به دست چه کسی برسد.


عنوان مطلب بر گرفته از فیلمی است به همین نام از اتو پر مینجر کارگردان آمریکایی

3 comments:

AmiN

مو فيکر کؤنم کی بنيامين پور بی‌راه‌ام نئوته بی.
می نظر اينه کی ای عصر و زَمَتِ مئن، هچی فقط موخاطبِ دؤجين گودنِ هنه‌شر (حوزه‌ی انتخاب) ويشتر و وازترأ بؤ.

AmiN
This comment has been removed by the author.
Anonymous

آقا او عکسان_ زحمت_ اگر بکشی ممنون بم!ـ