خانه ام آتش گرفته است

خانه ام آتش گرفته است آتشی جانسوز
هر طرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرش ها را تارشان با پود

من به هر سو می دوم گریان
در لهیب اتش پر دود

وز میان خنده هایم تلخ
و خروش گریه ام ناشاد
از درون خسته سوزان
می کنم فریاد، ای فریاد، ای فریاد...

از فراز بام هاشان شاد
دشمنانم موذیانه خنده های فتحشان بر لب
بر من آتش به جان ناظر
در پناه این مشبک شب

من به دستان پر از تاول
این طرف را می کنم خاموش
وز لهیب آن روم از هوش

زان دگر سو شعله برخیزد به گردش دود
تا سحرگاهان که می داند که بود من شود نابود.

خفته اند این مهربان همسایگانم شاد در بستر
صبح از من مانده بر جا مشت خاکستر

وای آیا هیچ سر بر می کنند از خواب
مهربان همسایگانم از پی امداد؟
سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد
می کنم فریاد ، ای فریاد ، ای فریاد
مهدی اخوان ثالث
عکس از دوست خوبم شیوا قربانی. مثل خودم تازه کار و البته پرانگیزه.
(آتش سوزی ماه گذشته در سراوان)

1 comments:

ali

سلام بر شما
وبلاگ بسیار زیبایی دارید و بدین خاطر شایسته تقدیر هستید.
این شعر را بسیار دوست دارم و بارها و بارها شنیده ام و هر بار از شنیدنش همان لذت نخستین بار را می برم
و این روزها خیلی با مسما و منطبق است...... واقعا توگویی آتشی بر خانه هایمان افتاده است و ما به هر سو می دویم..... اما به هر حال بر آتش و آتشفشان فائق خواهیم آمد.
به هر حال از اینکه با وبلاگتون که از شماست آشنا شدم خوشحالم
neyestan_1381@yahoo.com
علی