سیاهکل از نگاه محمد تقی میر ابوالقاسمی

کودتای 28 مرداد و حاکم شدن خفقان بر فضای سیاسی ایران ، آغازی برای استقرار دیکتاتوری مجدد بود. از این دوره به « بحران و بر اندازی» یاد می شود که چند افسر گیلانی در دستگیری های نظامی( مانند نظام الدین مدنی و ...) از جمله تیرباران شده ها بودند . گروهی از فعالان سیاسی بعد از کودتا دستگیر می شوند . در سال 1333 تعدادی از آنان را در بندهایشان به گلوله بستند. که 5 کشته و 30 مجروح داشت.
میر ابواقاسمی در کتاب « گیلان از انقلاب مشروطیت تا زمان ما» می گوید:
" از این زمان مطالعه برای جنگ های چریکی و پیدا نمودن منطقه ای مناسب در گیلان آغاز می گردد که شهر لاهیجان و جنگل های اطراف سیاهکل مناسب تر از همه جای گیلان تشخیص داده می شود.اما پاره ای از ملاحظات هر بار دست زدن به اقدامات عملی را به تأخیر می انداخت ومبارزان به تدریج دریافتند که شهر ها برای فعالیت های پارتیزانی آماده تر است . مقاومت های بعدی در شهر ها سامان داده شد.
ما بر اساس یک گزارش فکر جنگ های چریکی را به سال های 1332 شمسی و از زمان کودتا می دانیم اما از سال 1344 جستجو برای یافتن مکانی مناسب در شمال ایران (گیلان) بیشتر می گردد . تا سال 1348 میان گروه های چریکی در اجرای عملیات همکاری وجود نداشت و به عبارت دیگر گروه های شهری و روستایی به صورت مستقل و درونی کار می کردند.
این فرصت پس از سال 1348 مورد بررسی قرار گرفت زیرا چند ماه پیش از آن در هفتمین سالگرد تصویب قانون اصلاحات ارضی شاه اعلام کرد برنامه اصلاحات ارضی خاتمه پذیرفته است و اعتراضات دهقانی افزایش یافت.
نهضت چریکی سیاهکل ضمن شناسایی پناهگاه های مختلف در دامنه ها و ارتفاعات کاکو به ذخیره وسایل لازم می پردازد اما باز تا سال 1349 آمادگی های لازم به دست نیامد تا اینکه در تاریخ 19/11/1349 یکی از افراد گروه (در برخی منابع 4 تن از اعضا) در اطراف سیاهکل دستگیر می گردد. مبارزان ، ناگزیر برای نجات هم رزم دستگیر شده خود پاسگاه سیاهکل را محاصره کردند و پس از کشته شدن 6 مأمور و مجروح شدن 10 تن دیگر و نجات چریک دستگیر شده به طرف پناهگاههای خود در کاکو رفتند. روزنامه تایمز تعداد آنان را پس از برملا شدن تجمع چریک ها در سیاهکل 200 تن می نویسد اما ما بر اساس آگهی های دولتی که بر در و دیوار شهرهای استان با عکس و مشخصات زده بودند تا مأموران در یافتن آنان اقدام نمایند نام این عده را می بینیم : عباس مفتاحی، جواد سلاحی، محمود صفاری آشتیانی، امیر پرویز پویان، رحمت اله پیرونذیری، اسکندر صادقی نژاد، منوچهر بهائی پور، احمد زبیرم، حمید اشرف و غفور حسن پور اصیل شیرجو پشتی.
( حمید اشرف در 8 تیرماه 1355 در تهران و در نبردی مسلحانه کشته شد . غفور حسن پور اصیل شیرجو پشتی ، نیز بیرون از منطقه عملیات دستگیر و کشته شد.)
از آغاز تا پایان عملیات که چند ماه طول کشید سراسر گیلان در محاصره نیروهای انتظامی و ماموران ساواک قرار می گیرد. هلی کوپتر ها از تمام جاده ها و مراکز رفت و آمد مراقبت می نمودند و به تمام مؤسسات به ویژه به آموزش و پرورش دستور داده شده بود به غیبت کارمندان و دانش آموزان دقیقاً رسیدگی شود.بازرسی ها در کارخانه ها نیز شدت بیشتری یافت . سانسور خبرها و نمایشها تا مدت ها ادامه یافت. تا آنجا که در تابستان 1350 گروهی از هنرمندان گیلانی به فکر اجرای نمایشنامه « آنجا که ماهی ها سنگ می شوند» می افتند که اجازه داده نشد و در برابر اصرار آنان که می گفتند این نمایشنامه در استان های دیگر به روی صحنه آمده پاسخ دادند که : « گیلان با استان های دیگر فرق می کنند.» "

با این حال میرابوالقاسمی نامی از علی اکبر صفایی فراهانی نبرده است. کسی که گفته شده ریاست این گروه را (که بعد ها به گروه جنگل معروف شد) بر عهده داشت.
تعقیب و گریز تا 18 اسفند ادامه داشت و 33 نفر از مبارزان شهری و روستایی دستگیر شدند. این جریان پایان خوشی نداشت و بهت و وحشت ناشی از آن تا سال ها در خاطر مردم عادی باقی ماند.
13 تن از دستگیرشدگان در 26 اسفندماه تیر باران شدند و در بهار 50 ساواک برای عده ای از آنها که فرار کرده بودند جایزه ای کلان در نظر گرفت.
جریان سیاهکل آغاز مبارزه مسلحانه بر علیه شاه نام گرفت و از این جهت نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم ایران محسوب می شود. بازماندگان این واقعه نقش عمده ای در تئوریزه کردن مبارزات مسلحانه بر ضد شاه داشته اند و بعد ها با تشکیل گروه های مبارز به فعالیت خود ادامه دادند. شرح و توضیح نقش هر کدام از این افراد خود فرصتی کامل می طلبد.

0 comments: