مطلبي خواندم از جناب امير قادري توي ويژه نامه ي اعتماد كه دست كمي از تلاش براي تعيين رابطه اي بين
كش تمبان وتوتون نداشت براي آنان كه اين قصه را به هر دليلي نمي دانند عرض مي كنم كه بروند متون دوره ي قاجاريه را تورق كنند چرا كه توضيح ماجرا از حوصله ي اين نوشته خارج است البته اين نوع تعيين رابطه كش تمباني وتوتوني را مردم كوچه جور هاي ديگري نامگذاري ميكنند كه آوردن آن هم اينجا دور از ادب و نزاكت است اما برويم سراغ نوشته ي جناب امير قادري توي ويژه نامه ي اعتماد نخست پرسش اينجاست چه شده كه آقاي امير قادري اين گونه دستپاچه شده اند و نگران از اين كه به تقلا بي افتند تا دليل نساختن فيلم بيضايي را كشف كنند آن هم بعنوان آدمي كه براي نخستين بار در اين زمينه مي خواهد بقيه ي ماجرا را هم ببيند ؟ شما چرا نگراني عمو جان ؟ شما چرا نگران فيلم نساختن بيضايي هستي ؟ شمايي كه گستاخانه معتقدي " بيضايي كمي از برج عاج پايين بيايد بد نيست " ؟ شما كه هنوز آدمي مثل بيضايي را نميشناسي ونميداني كه او اهل برج عاج نشيني و اين مناسبات اشرافي نيست چرا نگران فيلم نساختن بيضايي هستي ؟ اسكور سيزي و ديويد فينچر وجان فورد و كل مناسبات حاكم برسينماي آمريكا كجا شبيه مناسبات سينماي ملي ماست كه شما دست به مقايسه ي كش تمباني و توتوني زده اي و فيلم نساختن بيضايي را چيزي شبيه فيلم نساختن اسكور سيزي وديويد فينچر دانسته اي ؟ اين مقايسه ي كش تمباني و توتوني امروز حتي توي مخيلات هيچ بقالي نيز اجازه بروز پيدا نمي كند كه شما آنرا با مقياس لابد " زندگي كار گردان هاي بزرگ را بخوانيد " خودتان كشف كرده ايد ؟ نه عزيز من بهتر است شما عوض خواندن زندگي كار گردان هاي بزرگ بروي نه زندگي و كل آثار بيضايي را كه فقط سگ كشي را يك بار ديگر ببيني آنوقت " اوووه " گفتن نامربوط حضرت عالي اگر اهل پي بردن اشتباه باشي كه بايد باشي توي گلويت گير ميكند البته اگر چراغي كه نه شمعي توي دستت داشته باشي آخر عمو جان من و تو چه كاره ي كاريم كه به آدمي مثل بيضايي توصيه كنيم " كه فيلم ساز كم كار ما با يد بپذيرد كه براي تهيه هر پروژه اي بايد آستين ها يش را بالا بزند وبا همه چيز كنار بيايد " ؟ آخر عزيز من يعني بيضايي پس از اين همه سال شنا كردن توي اين رودخانه ي گاه مواج وگاه آرام به اندازه ي عقل من و حضرت عالي تشخيص نمي دهد كه چه بايد بكند ؟ تازه اين چه حكم من درآوردي است كه شما داريد صادر مي كنيد ؟ كي گفته كارگردان بايد مدام در حال فيلم سازي باشد كه شما اينگونه و با بازي كلمات گستاخانه به يكي از بزرگان سينماي ما كه دوست داران بسياري دارد تاخته ايد ؟ كي و كجا در طول اين همه سال بيضايي خودش را روشنفكر دانسته و عقده ي اين را داشته كه ( همه منتظر باشند بيضايي فيلمش را بسازد و نمي سازد و وقتي نمي سازد همه دستمال شان را آماده كرده اند تا بيرون بكشند و بر مظلوميت هنر و هنرمند در اين سرزمين گريه كنند ) ؟ در پاسخ به اين همه گستاخي كه شما به بيضايي روا داشته ايد به من هم اجازه بدهيد تا خدمتتان مودبانه عرض كنم جناب آقاي امير قادري جمع كنيد اين بساط تان را عمو جان جمع كنيد آيا بيضايي براي فيلم نساختن اش هم بايد از جوجه منتقداني مثل جناب عالي كه اجازه هر گستاخي را به خودتان ميدهيد اجازه بگيرد ؟ ..... اين هم لابد از عجايب روزگار ماست شايد و عجيبتر آنكه آ دم هايي كه نمي توانند كمي آنطرف دماغ شان را ببينند اجازه مي خواهند كه براي يك بار هم شده بقيه ماجرا را هم ببينند روي ديگر سكه را
* توضيح اينكه مطلب آقاي قادري در اعتماد امروز تحت عنوان " اتفاق خودش نمي افتد " چاپ شده
فرشاد كاميار
كش تمبان وتوتون نداشت براي آنان كه اين قصه را به هر دليلي نمي دانند عرض مي كنم كه بروند متون دوره ي قاجاريه را تورق كنند چرا كه توضيح ماجرا از حوصله ي اين نوشته خارج است البته اين نوع تعيين رابطه كش تمباني وتوتوني را مردم كوچه جور هاي ديگري نامگذاري ميكنند كه آوردن آن هم اينجا دور از ادب و نزاكت است اما برويم سراغ نوشته ي جناب امير قادري توي ويژه نامه ي اعتماد نخست پرسش اينجاست چه شده كه آقاي امير قادري اين گونه دستپاچه شده اند و نگران از اين كه به تقلا بي افتند تا دليل نساختن فيلم بيضايي را كشف كنند آن هم بعنوان آدمي كه براي نخستين بار در اين زمينه مي خواهد بقيه ي ماجرا را هم ببيند ؟ شما چرا نگراني عمو جان ؟ شما چرا نگران فيلم نساختن بيضايي هستي ؟ شمايي كه گستاخانه معتقدي " بيضايي كمي از برج عاج پايين بيايد بد نيست " ؟ شما كه هنوز آدمي مثل بيضايي را نميشناسي ونميداني كه او اهل برج عاج نشيني و اين مناسبات اشرافي نيست چرا نگران فيلم نساختن بيضايي هستي ؟ اسكور سيزي و ديويد فينچر وجان فورد و كل مناسبات حاكم برسينماي آمريكا كجا شبيه مناسبات سينماي ملي ماست كه شما دست به مقايسه ي كش تمباني و توتوني زده اي و فيلم نساختن بيضايي را چيزي شبيه فيلم نساختن اسكور سيزي وديويد فينچر دانسته اي ؟ اين مقايسه ي كش تمباني و توتوني امروز حتي توي مخيلات هيچ بقالي نيز اجازه بروز پيدا نمي كند كه شما آنرا با مقياس لابد " زندگي كار گردان هاي بزرگ را بخوانيد " خودتان كشف كرده ايد ؟ نه عزيز من بهتر است شما عوض خواندن زندگي كار گردان هاي بزرگ بروي نه زندگي و كل آثار بيضايي را كه فقط سگ كشي را يك بار ديگر ببيني آنوقت " اوووه " گفتن نامربوط حضرت عالي اگر اهل پي بردن اشتباه باشي كه بايد باشي توي گلويت گير ميكند البته اگر چراغي كه نه شمعي توي دستت داشته باشي آخر عمو جان من و تو چه كاره ي كاريم كه به آدمي مثل بيضايي توصيه كنيم " كه فيلم ساز كم كار ما با يد بپذيرد كه براي تهيه هر پروژه اي بايد آستين ها يش را بالا بزند وبا همه چيز كنار بيايد " ؟ آخر عزيز من يعني بيضايي پس از اين همه سال شنا كردن توي اين رودخانه ي گاه مواج وگاه آرام به اندازه ي عقل من و حضرت عالي تشخيص نمي دهد كه چه بايد بكند ؟ تازه اين چه حكم من درآوردي است كه شما داريد صادر مي كنيد ؟ كي گفته كارگردان بايد مدام در حال فيلم سازي باشد كه شما اينگونه و با بازي كلمات گستاخانه به يكي از بزرگان سينماي ما كه دوست داران بسياري دارد تاخته ايد ؟ كي و كجا در طول اين همه سال بيضايي خودش را روشنفكر دانسته و عقده ي اين را داشته كه ( همه منتظر باشند بيضايي فيلمش را بسازد و نمي سازد و وقتي نمي سازد همه دستمال شان را آماده كرده اند تا بيرون بكشند و بر مظلوميت هنر و هنرمند در اين سرزمين گريه كنند ) ؟ در پاسخ به اين همه گستاخي كه شما به بيضايي روا داشته ايد به من هم اجازه بدهيد تا خدمتتان مودبانه عرض كنم جناب آقاي امير قادري جمع كنيد اين بساط تان را عمو جان جمع كنيد آيا بيضايي براي فيلم نساختن اش هم بايد از جوجه منتقداني مثل جناب عالي كه اجازه هر گستاخي را به خودتان ميدهيد اجازه بگيرد ؟ ..... اين هم لابد از عجايب روزگار ماست شايد و عجيبتر آنكه آ دم هايي كه نمي توانند كمي آنطرف دماغ شان را ببينند اجازه مي خواهند كه براي يك بار هم شده بقيه ماجرا را هم ببينند روي ديگر سكه را
* توضيح اينكه مطلب آقاي قادري در اعتماد امروز تحت عنوان " اتفاق خودش نمي افتد " چاپ شده
فرشاد كاميار
1 comments:
گرچه با محتوای نوشتهات موافقم فرشاد جان، اما معتقدم که لحنات میتوانست کمی مهربانانهتر و کمتر عصبی باشد.
ياعلی
m
Post a Comment