مرثیه ای برای وطن (شماره دوم)

مرثیه ای برای وطن (شماره دوم
در این چند روز نوشته ای را که در وبلاگم (مرثیه ای برای وطن شماره اول) گذاشتم بازخورد های مثبتی داشت . متأسفانه بعضی از این آقایان فکر می کنند می توانند این روند را ادامه دهند و این نشان می دهد هر زمان شخص یا افرادی مقابلشان دست به افشا گری می کند ضعیف تر از آن اند که بتوانند مقاومتی کنند . یک نمونه از آن عضویت من در همین وبلاگ علارغم مخالفت آقای ماکان محمدی است.
در ادامه مطلب اول ، دو مورد بود که یادم رفت عنوان کنم .
اول این که اخیرن بحثی پیرامون سینمای مستند و سایت سینمای مستند راه افتاده که علت آن در ادامه رابطه باندبازی می باشد.
این سایت در واقع دست آویزی است برای نزدیک شدن به عباس کیارستمی (ماکان محمدی در وبلاگش و در اظهارات ستایش گرانه اش نسبت به میراحسان به این مسأله سایت اشاره کرده). در واقع بعد از برگزاری ورکشاپ کیارستمی در گیلان آقایان با ایجاد این سایت تصمیم گرفته اند روابط مستحکم تری با کیارستمی برقرار کرده تا از این طرق خود را معرفی کنند.
یک دلیل دیگر دال بر این ادعا مقاله همین آقای ماکان محمدی درباره کتاب مضحک و مسخره « خافظ به روایت کیارستمی» است.
البته در واقع گزینه خوبی را هم انتخاب کرده چون افراد بازنشسته ای همچون کیارستمی دنبال موجودات این چنینی برای بزرگ کردنشان دارند.
این مسأله در باره بهزاد برکت هم صادق است.در واقع با استفاده از نوشتن و چهره کردن افراد سالخورده و بازنشسته ای همچون بهزاد برکت از موقعیت ارتباطی وی استفاده کرده و هر چه بیشتر خود را به محافل جدی تهران نزدیک کند.
[اين بخش از نوشته، به دليل توهين به ديگران، توسط مديران گيلانيان حذف شده است]
شما در نظر بگیرید چگونه می شود که یک جوان در سن این آقا در حالی که مطالعات چندانی ندارد می تواند هم در چند دانشگاه ، هم در خانه هنرمندان ، هم در کانون اندیشه وفلسفه و هم در چند جای دیگر از جمله همایش مضحک (بهتر است بگویم بچه بازی) وبلاگ نویسان سخنرانی کند .مسلمن از یک حمایت بیرونی برخوردار است ، این را هر عقل سلیمی می فهمد .
در این میان باید از حمایت های فضای حکومتی از ایشان که بنا به دلایلی از بیان آن معذورم یاد کرد. اتصال این آقای به اصطلاح روشنفکر به برخی از لایه های بالای قدرت و استفاده از این روابط موضوع قابل بحثی است.
در پایان از خانم سارا ثابت به دلیل فراهم کردن شرایط عضویت تشکر می کنم.

4 comments:

Anonymous

سلام . جناب آقای... با نام مستعار بیان .
نمی دانم فایده ی گیر دادن به یک شخص یا گروه یا ... چیست که اینقدر برای حضرتعالی مهم است .
به نظرم کسی که به دیگران خیلی گیر می دهد . کسانی که پیشرفتی داشته اند. خود مشکل دارد .
کسی که به سبب یک شخص خاص کل یک جریان را که به نوعی با آن شخص در ارتباط است زیر سوال می برد. مشکل دارد . ماکان محمدی جهت ارائه ی سخنرانی و به عنوان یک وبلاگ نویس در همایش وبلاگ نویسان گیلان حاضر شد . جا دارد واقعا از این عزیز به سبب موضوع مورد بحثش و زحمتی که کشید تشکر کنم. ایشان به گفته ی شما اگر به قدرتی وصل باشد ، یا نباشد ، به کار ما ربطی نداشته و کسی پشت این قضیه نبوده . و نیم دانم چرا شما از همایش وبلاگ نویسان با عنوان : " همایش مضحک (بهتر است بگویم بچه بازی) وبلاگ نویسان " یاد کردید . دوست محترم چرا همیشه می خواهیم همدیگر را بکوبیم و به زیر بکشیم ؟
تو چه خصومتی با ماکان محمدی داری ، نمی دانم . به من هم مربوط نیست . خودت می دانی و خودش . اما صحیح نیست که با کلیت یک موضوع که ربطی با شخصی دارد که با او مشکل داری ، بدین شکل برخورد کنی . اگر واقعا می گویی که قصد انتقاد داری نه تخریب ، راجع به همایش وبلاگ نویسان گیلان ، به شخصه آماده ی شنیدن تمام انتقادات و پیشنهاداتت هستم . هر برنامه نقص هایی دارد . ضمن اینکه ما چند نفری که زحمت کشیدیم ! و بدون چشم داشت مالی این همایش را فقط و فقط جهت گردآوری وبلاگ نویسان و مطرح کردن مشکلاتشان و اقدام جهت ثبت انجمن برای خودمان برگزار کردیم ، بالاتر از سایرین نبودیم .
ما در همایش تمام سعیمان را به کار بردیم که همایش خیلی خشک نباشد و عزیزانی که تشریف آورده بودند ما را جدا از خودشان ندانند . به نظرم همایش نسبتا خوبی بود . و اگر ذره ای دانش در مورد وبلاگ نویسان و همایش های برگزار شده در این زمینه داشته باشی ، حتما می دانی که در نوع خود کم نظیر بوده .
در هر صورت انتقادات جنابعالی را پذیرا هستم . انشالله که شما بتوانید بهتر و پربارتر برگذار کنید !

موید باشید

www.ali-yousefi.blogfa.com

Maziar

سلام جناب بیان
این حقیر جزو کسانی بودم کهموافق با پاسخ مثبت به دعوت نامه شما بود تا بلکه سوتفاهمات برطرف بشه. اما نتیجه چی شد؟
بایستی بگم که از این کارم پشیمونم .

آقای ماکان محمدی تازه 1 ماه هست که عضو گیلانیان شده و در این مدت نوشته ای نداشتن و بنظرم این مسئله رو شما فقط بهانه قرار دارین .
جناب بیان ، هدف وسیله رو توجیه نمی کنه.
من کاری به درست یا غلط بودن حرفهای شما در این نوشته ندارم . درست یا غلط این وبلاگ جای این حرفها نیست .
شما که معتقد هستین که آقای میراحسان و ماکان محمدی و ... ناجوانمردانه می جنگن خودتون چرا از روشهای اینچنینی استفاده می کنین . قرار بر این بود که در اینجا به شخص و یا مکتب فکری خاصی توهین نشه اما ...
من بشدت با روشهای ماکیاولیستی که هدف وسیله رو توجیه می کنه مخالفم .
در ضمن کسی که تازه یک هفته هست
شروع به وبلاگ نویسی کرده حق نداره در مورد اینکه همایش وبلاگ نویسان بچه بازی بوده یا نه نظر بده .
در پایان باز هم خواهش می کنم که گیلانیان رو به محل تصفیه حسابهای شخصی و گروهی چه بحق باشن یا ناحق تبدیل نکنین.

امين

رفيق عزيز؛
پيش از هرچيز، روی اين گمان که شايد اطلاع نداشته باشيد، خدمت‌تان عرض می‌کنم که ما در گيلانيان رسمی داريم مبنی بر اين‌که هيچ‌کس حق ندارد به شخص حقيقی و حقوقی توهين کند. يا به کسی افترا ببندد.
و شما در اين يادداشت مرتکب چنين توهينی گشته‌ايد و در جايی به تربيت خانوادگی و عقده‌های روانی شخص اشاره کرديد، که توهين مسلم است و از شما خواهش می‌کنيم که در اولين فرصت آن را تصحيح کنيد. (يا اگر معتقديد که وهين نيست و توصيف است، دليل منطقی بياوريد برای ادعای‌تان)
ببخشيد که خوش‌آمدگويی‌مان به شما برای ورود به گيلانيان همراه شد با تذکر. اين‌ها برای حفظ فضای انتقادی و گفت‌وگويی گيلانيان است که تا امروز به خوبی و پاگيزگی ادامه داشته و اميدوارم ادامه يابد.
باری؛
من نمی‌دانم شما چه اصراری داريد که دليل رد درخواست عضويت خود در گيلانيان را به مخالفت و يا اعمال فشاری ماکان محمدی (که خود عضو تازه و بی‌تجربه‌ی جمع است) ربط دهيد.
دليل مخالفت با عضويت شما، تا جايی که من متوجه شدم، اين بود که شما وبلاگ نداشتيد و دو مسئول ديگر وبلاگ، روی اين اصل با عضويت شما مخالفت کردند.
که البته من در فرصتی ديگر به دوستان خواهم گفت که اين شرط را حذف کنند. چون ممکن است کسی بخواهد فقط يک وبلاگ داشته باشد و آن گيلانيان باشد.
و اما درباره‌ی آن‌چه که درباره‌ی همايش وبلاگ‌نويسان نوشتيد: مضحک يا بهتر گفته باشيد، بچه‌بازی! درست نقل کردم؟
خوب،
اگر همايش وبلاگ‌نويسان يک نمايش مضحک و بچه‌بازی بوده، آن‌وقت آقای ماکان محمدی چرا بايد برای سخنرانی در چنين بچه‌بازی، به قول شما نياز به يک «حمايت بيرونی» داشته باشد؟
به نظر می‌رسد از طرفی اين گردهم‌آیی آن‌قدر مهم بوده و آن‌قدر محل توجه و رويداد خاصی بوده که شرکت در آن را نمی‌توانيد جز با حمايت بيرونی و زد و بند تصور کنيد.
و از سويی، چنان غرق در بغض و کينه از برگزاری اين همايش هستيد (دليلش را نمی‌دانم) که ناچاريد آن را مضحک و بچه‌بازی بناميد.
در هر صورت، رفيق عزيز، در يادداشت شما، بيشتر از نقد، کينه يافتم. تلاش کنيد مستدل‌تر و منطقی‌تر نقد کنيد.

سارا

من هم با نظر بچه ها موافقم.و فکر می کنم اینطور نوشتن درباره کیارستمی و برکت منصفانه نیست. درباره همایش هم با دوستان هم نظرم.
ضمن اینکه ورود شما را خوشامد می گویم و خواهش می کنم توهین های ذکر شده را اصلاح کنید.