در پست قبلی در مورد جبر و اختیار صحبت از اصل عدم قطعیت کردم و بسیاری از مباحث رو بر اساس اون استوار کردم. امروز در جایی خوندم که «عدم قطعیت خاصیت ذاتی طبیعت است، نه عدم توانایی ما در مشاهده. طبیعت ذاتاً بر پایه تصادف و احتمال بنا شده.»؛ اما من تا به امروز فکر می کردم که عدم قطعیت تنها اشاره به عدم توانایی ما در مشاهده دقیق داره. جناب آلبرت اینشتین هم اعتقاد داشت که طبیعت به صورت ذاتی مبتنی بر تصادف نیست (یعنی اصل عدم قطعیت رو به این شکل که امروز خوندم نپذیرفت). جمله ی معروف او یعنی «خدا جهان را با تاس اداره نمی کند» هم اشاره به همین موضوع داره. اما ظاهراً فعلاً طرفداران اصل عدم قطعیت از طرفداران دیدگاه پروفسور اینشتین جلو هستند.
در هر حال اگر اصل عدم قطعیت اینی باشه که امروز خوندم و صادق هم باشه، استدلال های قبلی من در زمینه جبر و اختیار غیر منطقی خواهد بود. شاید پس از تحقیقات بیشتر مجدداً در این باره مطلب نوشتم.
در هر حال اگر اصل عدم قطعیت اینی باشه که امروز خوندم و صادق هم باشه، استدلال های قبلی من در زمینه جبر و اختیار غیر منطقی خواهد بود. شاید پس از تحقیقات بیشتر مجدداً در این باره مطلب نوشتم.