نشريهی دانشجويی زيته، نشريهای ست فرهنگی و اجتماعی که به فرهنگ و هويت قوم گيلک میپردازد. خاستگاه مکانی اين نشريه دانشگاه گيلان و خاستگاه فکری آن جمعی از دانشجويان علاقهمند اين دانشگاه است. اين نشريه از دل نشريهای ديگر با عنوان نيناکی بيرون آمده که تنها تفاوتشان در نام اين دو بوده و حتا تا مدتی در زيته از همان لوگوی نيناکی استفاده میشده است.
از خرداد سال 1383 خورشيدی (شروع به کار نيناکی) تا ارديبهشت 1386 (شمارهی هفتم زيته)، شاهد حرکتی مشخص و هدفدار بوديم که در مرحلهای در قالب نيناکی و سپس بنا به مشکلاتی با هجرت دستهجمعی اعضای آن به زيته، صورت گرفت و به اين صورت، اين تنها ارگان دانشجويی که به هويت و فرهنگ گيلکان میپردازد تا سه نسل (بنيانگزاران آن که ورودیهای 81 بودند، بسطدهندهگان آن که علاوه بر بخشی از اعضای قديمی، ورودیهای 83 را هم در بر میگرفت و نسل فعلی) به طور ممتد به کار خود ادامه داد و از اين بابت، در ميان نشريههای دانشجويی اين افتخار را دارد که هم از سويی تا کنون حيات خويش را حفظ کرده و از طرفی سه نسل مختلف به صورت پيوسته و تقريبا در کنار هم به تداوم راهش ياری رساندهاند.
اينها همه برای به دست دادن تصويری روشن از وضعيت اين «نشريهی دانشجويی مهم» بود که خوانندهگان بسياری در بيرون از دانشگاه نيز داشته و دارد.
اما هدف اصلی اين يادداشت بررسی وضعيت فعلی اين نشريه است که به باور بنده از آن میتوان به عنوان «رخوت» و «کندی» و در برخی عرصهها «انحراف از اهداف اصلی» نام برد.
از آنجايی که بنده امکان صحبت رودررو با همهی رفقای فعال در زيته را ندارم و میدانم که همهی اين دوستان از خوانندهگان گيلانيان هستند و از طرفی به مخاطبان زيته نيز حق میدهم که از سرنوشت و وضعيت نشريهی محبوبشان باخبر باشند و از سويی به عنوان يکی از اعضای نسل اول اين نشريه، مناسب ديدم که اين يادداشت را نوشته و در گيلانيان منتشر کنم. باشد که پيشنهادهای عنوان شدهام به بحثهای درونی زيته راه يابد.
□
نقطهی قوت زيته زمانی مشخص میشود که آن را در مقابل کانون دانشجويی گيلانشناسی دانشگاه گيلان قرار دهيم و به مقايسهی عملکرد اين دو بپردازيم. زيته، با وجود عدم وابستهگی فکری و مالی به جايی، تنها به دليل علاقه و ايمان اعضايش توانسته با چنگ و دندان بر مشکلات گونهگون فايق آيد و نام خود را در ذهن بيشتر دانشجويان پیگير حک کند. و اين کم موفقيتی نيست. از سوی ديگر میتوانيم نيمنگاهی به کارنامهی کانون گيلانشناسی با پشتوانهی فکری، مالی و اداریاش نيز داشته باشيم.
اما چندی ست که کمتر از زيته در فضای دانشگاه خبری میشنويم. پيشتر بر شمارههای اخير زيته نقدهايی (اين و اين) نوشته بودم که با برخوردهای مختلف دوستان مواجه شد. هنوز هم بر اين باورم که زيته از ضعف مديريت و ضعف ساختار سردبيری رنج میبرد. و اين ضعف در هر شماره خود را بيشتر مینماياند.
از روز نخست دريافت مجوز زيته، ما با مشکل مديرمسئولی مواجه بوديم که اين اواخر مشکل سردبيری نيز بر آن افزوده شده است. دورادور باخبرم که حتا ايدهی شورای سردبيری نيز کاری را پيش نبرده که البته دليل آن را عدم تعريفی روشن از وظايف سردبير و شورای سردبيری در زيته میدانم.
مدتی ست که مدت مجوز زيته به پايان رسيده و تا آنجا که خبر دارم و البته فاصلهی بسيار زياد از آخرين شمارهی آن نيز نشان میدهد، وضعيت شواری سردبيری آن نيز چندان مناسب به نظر نمیرسد.
با توجه به همين وضعيت و با استفاده از تجربههای هرچند اندکم چند پيشنهاد به دوستان دارم:
1) برای تمديد مجوز و تعيين مديرمسئول از همين حالا تلاش شود تا با توجه به کش و قوسهای اداری، تا اوايل بهمن ماه (نزديک به پايان امتحانات) زيته مجوز و مديرمسئول مشخص داشته باشد.
2) سنت عجيب و غريب در زيته تاکنون اين بوده که خيلی بيشتر از انتخاب سردبير، بر سر انتخاب مديرمسئول بحث میشده و جالب اينکه انتخاب سردبير خيلی سريعتر و راحتتر صورت میگرفته که به نظر بنده انتخاب کسی به نام مديرمسئول که بيشتر حاوی جنبههای بوروکراتيک قضيه است خيلی پيشوپا افتادهتر از اين حرفهاست. و برعکس برگزيدن سردبير يا ترکيب شورای سردبيری خيلی مهم است. پيشنهاد میشود که برای انتخاب شخصی به عنوان مدير مسئول تساهل و تسامح بيشتری به خرج داده شود و برای چينش شورای سردبيری يا انتخاب سردبير دقت بيشتری شود.
3) از نظر بنده، بهترين روش ادارهی زيته استفاده از شورای سردبيری است. البته شورای سردبيری با تعريف و مرزهای روشن و دقيق:
تعداد افراد اين شورا و نامهایشان بايد مشخص باشد.
نحوهی تصويب مصوبههای اين شورا بايد مشخص و مکتوب باشد.
ميزان اختيارات اين شورا در انتخاب، ويرايش و تغيير مطالب وارده و مطالب نويسندهگان شورا و نيز در صفحهآرايی نهايی مکتوب و مشخص باشد.
شرط رسميت جلسههای شورای سردبيری مشخص باشد.
در هر جلسهی شورا، شخصی به عنوان دبير انتخاب شود که تنها وظيفهی مديريت و حفظ جلسه را داشته باشد.
وظايف به جای آنکه محول شود، بيان شود تا برای انجام آن داوطلب پيدا شود.
4) بهتر است کارهای اجرايی مثل تحويل پرينت نهايی و تحويل آن به چاپخانه و تهيهی مجوز چاپ و تا زدن و فروش و... با نظارت مستقيم مديرمسئول اما با همکاری برنامهريزی شدهی اعضا صورت گيرد.
5) رسالت زيته به عنوان رسانهای ميانجی ميان قشر روشنفکری فعال در احيای فرهنگ و هويت گيلک و مخاطب (دانشجويان)، میتواند در چهار محور زير صورت گيرد:
الف- توليد محتوا به زبان گيلکی. (نقد، شعر، داستان، مقاله، خبر و...) در راستای مکتوب نمودن زبان به عنوان ابزاری مدرن.
ب- خبررسانی، در راستای خودآگاهی بومی.
پ- معرفی و تدوين و مکتوب نمودن ارکان اساسی هويتی گيلکان (همچون زبان، لباس، جشنها و سالشماری و...) با استفاده از نتيجهی تلاشهای چهل و اندی سال اخير در حوزهی گيلانشناسی.
ت- کار فکری-فلسفی در راستای انباشت انديشه و فکر و رفع ابهامهای موجود بر سر راه هويتخواهی و هويتيابی.
□
در پايان، اميدوارم رفقای زيته مرا به خاطر جسارتم ببخشند و روی پيشنهادهای من هم کمی فکر کنند. به مخاطبان زيته نيز مژده میدهم که آنقدر علاقه و ايمان در اعضای زيته سراغ دارم که به شما قول ظهور دوباره و بهتر از هميشهی زيته را بدهم.