در این نوع مراسم آدم کم تر دلش می گیرد. فضا هم ، فضای همیشگی گریه و زاری نیست. خصوصاً که متولی مراسم گروه های کوهنوردی استان باشند. دختر کوهیاری که با او دوست شده ام اهل سیاهکل است. آقایی که اجازه فیلمبرداری نمی دهد هم. یکی از رشت است. از رامسر، از همه جا. داشتم می گفتم آدم کم تر دلش می گیرد. مگر زمانی که کلیپ عاشور پور پخش شود و بغل دستی ات که از قضا پیرمردی است از اهالی فرهنگ، گهگاه واکنشی نشان دهد که نمی دانی چیزی شبیه گریه است یا واقعاً در آن لحظه بخصوص فقط آبریزش بینی گرفته! حالاتصور کن توی آن کلیپ عاشورپور در جمع کوهنوردان باشد و به گیلکی بگوید : «وقتی آیم گیلان، غم عجیبی می سینه گیره، کی چره امی جوانان خوشان زبان مادریه فراموشا کودید. فارسی عزیزه. شما تانید صد تا زبان یادبیگیرید. اما می مار گیلکی خواندی و می گهواره تکان دئی ...**» و تو تمام اینها را در 21 فوریه بشنوی...
دیگر همه چیز تکمیل است. گیرم یادت نیاید که تو در گیلان کسی را نداری که بتوانی حسابی با او گیلکی صحبت کنی!حالا می توانی دلت بگیرد! هر چند فایده ای به حال کسی ندارد.
** نتوانستم عین جمله ها را بیاورم. چون نه وسیله ضبط داشتم و نه اجازه فیلمبرداری.
در جمع کوهنوردان که هستی همه چیز رنگ دیگری دارد. همبستگی گروهی، میل به صعود، امید، عزم ، همان چیزهایی که خیلی وقتها در زندگی عادی کم می آوریم. همه چیز مهیا است. کوهنوردان عاشورپور را بسیار دوست دارند.او را چون همراهی میان خود پذیرفته اند:
« گاهی که روحیه و توان ادامه راه مخدوش گشته و نگاه چنان خسته ، در چشم اندازها که گویی کوه بلند در کمین دره تنگ نشسته و راه را بسته است، سرودی دم گرفته از گلویی گرم به یاری برمیخیزد. همت تقویت شده و شراره های امید در پیغام های نگاه جان می گیرد. آری، تا قله راهی نیست. باز هم آن را صعود خواهیم کرد. آنجا عاشورپور نیز با نغمه هایش و ترانه های نابش در این صعود شریک است و در جستجوی حقیقت بر بلندای زمین و در چکاد کوه تا جاودانگی جلوه گری خواهد نمود. یادش گرامی»
برنامه کوهنوردان سرشار از سرودهای جمعی و اجراهای گروهی است. آنها آقایان اباذر غلامی، نادر ذکی پور، ناصر وحدتی ، حسین حقانی و برخی از هم نوردانشان را پشت تریبون دعوت می کنند. چندین بار موسیقی اجرا می کنند. گاهگداری صدای عاشورپور را می گذارند و جمعیت ، که حق همخوانی ندارد ، دست می زند و هم خوانی نمی کند. آنها می دانند برای مجوز این مراسم چقدر تلاش شده. راستی. حق دست زدن با آهنگ هم ندارند. پاها با ریتم آهنگ تکان می خورند...
مراسم که تمام می شود، آقایی که نمی گذاشت فیلم بگیری 10 بار معذرت خواهی می کند و از مشقت های گرفتن مجوز و برگزاری مراسم می گوید. حضور آرام جکتاجی و چراغی از نکات جالب این بزرگداشت است و مجری در میانه برنامه تقارن مراسم بزرگداشت عاشورپور با روز جهانی زبان مادری را یادآوری می کند و آن را سبب به یاد ماندنی تر شدن این برنامه می شمارد.
بیانیه جامعه کوهنوردی گیلان:
ما جمعی از گروه های کوهنوردی گیلان به واسطه درکی مشترک و عام و بی شک غیر تخصیصی، به مقولیه شعر و موسیقی، بزرگداشتی را به مناسبت چهلمین روز درگذشت هنرمند توانا ، استاد احمد عاشورپور برگزار می کنیم.
در آغاز این ضایعه بزرگ را به جامعه هنری و خانواده ایشان تسلیت می گوییم.
بی شک این نزدیکی و قرابت به جناس موسیقائی زنده یاد عاشورپور، تنها با تاکید بر عامترین و کلی ترین پیوندها بوده، و حظّ و لذّت زیباشناسانه ناشی از آن تنها از طریق ارتباط شنیداری است. گرچه حق بسط نظری و تبیین پدیدارشناسانه آن برای هر نیوشنده ای محفوظ می باشد. جامعه کوهنوردی گیلان، با تاکید بر این جنبه مبنائی ، برای هر فرصت در آینده ، جهت نزدیکی آراء متشکله خود ، هر دستی را که به سوی او دراز می گردد، به گرمی می فشرد.
عامترین جنبه نظری جهت به اجراء در آمدن اراده ناشی از خرد جمعی حاضران در این تشکل غیر رسمی، از طریق فهم مشترک از جایگاه موسیقائی زنده یاد عاشورپور بود که به واسطه حضور در زندگی، به اولویت نخست ما تبدیل گشت و به مثابه شناسه ای واحد جهت کوه و کوهنوردی کاربردی گشت.
نیاز به فهم مشترک ، زبان مشترک و تلقی مشترک از مقوله کوه و کوهنوردی امروزه به نیاز ارکانی و قابل دفاع تبدیل گشته تا این مجموعه بتواند از انواع روایت های محلی و عرفی که متاسفانه بازدارندگی آن امروزه بر کسی پوشیده نیست، رهایی یاب .
درکی نو و علمی با تاکید بر ویژگی های محلی البته، باید که از طریق نخبگان این رشته ورزشی تبیین گردد و خود را از قرائت های عرفی و محدود محلی که حاوی الفاظ رماننده و قاصر از بیان همه پویه آن می باشند، خلاص گرداند.
جامعه کوهنوردی حاضر تنها در این راستا، ظرفیتهای خود را تدارک دیده است تا حوزه های مختلف و جنبه های کثیر دانش کوهنوردی و سوءتفاهم های موجود در این حوزه را با تاکید به جنبه استعلایی ظرفیت های خود به چالش بکشد و با نقش ایجابی و افزونی در راستای فربهی مفاهیم پایه در سطح نظری و عملی گام بردارد.
جامعه کوهنوردی گیلان
2 اسفند 86
1 comments:
با درود
چقدر دلم گرفته بود که اون روز رشت نبودم و لی دلم اونجا بود و می سوخت.
با احترام تقویم ورزشی گروه کوهنوردی اوخان رشت در لینک زیر تقدیم می گردد
http://okhanclimbing.persianblog.ir
Post a Comment